آنچه که میتوانید (و نمیتوانید) با اپلیکیشنهای زبان یاد بگیرید.


نویسندهی این مقاله، اریک رَوِنزکرفت، نویسنده و ویراستار مستقل، منتقد فیلم، و خبرنگار حوزهی فناوری ساکن آتلانتا در ایالت جورجیای آمریکا است. او در این مقاله، بر اساس ادعای خود بیش از ۵۰۰ روز را صرف یادگیری یک زبان خارجی با اپلکیشنهای زبان کرده و حاصل تجربیات خود را با مخاطبان در میان گذاشته است.
اپلیکیشنهای رایگان یادگیری زبانهای خارجی اغلب وعدههای بزرگی به شما میدهند – اما با هیچکدام آنها قادر نخواهید بود به یک زبان خارجی مسلط شوید. پیش از آنکه در این نوع اپلیکیشنها ثبتنام کنید، با خواندن این مقاله دریابید چه انتظاراتی را میتوانید از آنها داشته باشید.
اگر قرار باشد اپلیکیشنهای یادگیری زبانهای خارجی را باور کنیم، باید بپذیریم که یادگیری یک زبان خارجی هرگز تا این اندازه ساده نبوده است. فقط کافی است روزانه ۲۰ دقیقه از وقت مبارکتان را صرف یک سری فلشکارت مجازی کنید و فیالفور به این زبان خارجی تسلط خواهید یافت! واقعیت به کل متفاوت – و احتمالاً خیلی ناامیدکنندهتر از اینها – است.
اپلیکیشنهایی مانند دولینگو (۱)، مِمْرایز (۲)، و بابل (۳) همگی خواندن، نوشتن، و صحبت کردن به یک زبان جدید را به شما وعده میدهند، آن هم فقط از طریق تلفن همراهتان. اگر چه این اپلیکیشنها از نظر مفهومی به هم شبیهند، جزئیات بسیار متفاوتی دارند:
- درسهای دولینگو تحت درخت مهارت (۴) سازماندهی شدهاند و از تمرینات شنیداری، فلشکارت، و سوالات چندگزینهای برای تمرین واژگان، عبارات، و جملهها بهره میبرد. اکثر سوالات دارای یک رشته نظرات (۵) هستند و کاربرها میتوانند دربارهی هر سوال بخصوصی به تفصیل تبادل نظر کنند. یکی دیگر از خدمات این اپلیکیشن این است که میتوانید با سایر کاربرهایی که در حال یادگیری زبان مشترکی هستند در ارتباط باشید.
- ممرایز نیز دارای درسهایی مشابه دولینگو است و واژگان و عبارات جدید را توسط فلشکارتها، تمرینات شنیداری، و روشهای دیگر ارائه میکند. با این وجود، ممرایز چند ویژگی منحصر به فرد دارد: میتوانید کنار هر واژهی جدیدی که یاد میگیرید یک یادداشت (یا اصطلاحاً mem) بگذارید. خوبی این یادداشتها این است که بعدها هر جا با این واژهها برخورد کردید بر روی صفحه نمایان میشوند. قابلیت دیگر این اپلیکیشن یادگیری با محلیها (یا Learn with Locals) است، که همراه با واژگان ویدیوهایی از بومیان آن زبان ارائه میکند که آن عبارات را تکرار میکنند یا به نوعی آن را نمایش میدهند. برای مثال، ممکن است همراه واژهی از سرما لرزیدن یا shiver ویدیویی از شخصی را ببینید که دارد از سرما میلرزد. این قابلیت به مرتبط کردنِ واژهها و معنایشان کمک میکند. در معرفی موضوعات جدید یا پیچیده، کارتهای توضیحیِ ممرایز در مقایسه با دولینگو بیشترند.
- بابل با هر دو اپلیکشن نام برده شده متفاوت است. اگر چه بابل نیز مانند دولینگو و ممرایز از سوالات چندگزینهای یا تمرینات شنیداری بهره میبرد، اما از طریق مثالهای محاورهای، کاربرد واژگان یا عبارات جدید را در مکالمه با دیگران نشان میدهد. قابلیت دیگر بابل توانایی تشخیص صداست تا علاوه بر تایپ کردن واژگان یا انتخاب گزینه در سوالات چندگزینهای، قادر باشید با صحبت کردن پاسخ سوالات را بگویید. این قابلیت به شما کمک میکند نحوهی تلفظ صحیح واژگان را یاد بگیرید، یا دست کم آنها را آنقدر صحیح تلفظ کنید که گوشی تشخیص دهد قصد دارید چه بگویید.
این اپلیکیشنها با وجود تفاوتهایشان یک هدف را دنبال میکنند: استفاده از تمرینات روزانه برای آموزش کامل یک زبان خارجی. این وعده وسوسهکننده است، به ویژه اگر در حال حاضر در فرهنگ آن زبان یا یک سیستم آموزشی غوطهور (۶) نیستید تا به میزان ضروری برای یادگیری، در معرض آن زبان باشید. حالا سوال این است که آیا این اپلیکیشنها مؤثرند؟
من بیش از ۵۰۰ روز را صرف یادگیری با اپلیکیشن دولینگو کردم، رکوردی خارقالعاده که عزت نفس من را به سطح بالاتری رسانده است و آن را مدیون سماجت تلنگرهای این اپلیکیشن هستم. اکنون در نقطهای قرار دارم که منصفانهتر میتوانم قضاوت کنم یک اپلیکیشن به تنهایی تا چه میزان میتواند به شما آموزش دهد. پاسخ سردستی این است که قطعاً «چیزهایی» را با یک اپلیکیشن یاد میگیرید، اما اگر میخواهید به یک زبان مسلط شوید – یا حتی فقط آن را صحبت کنید – یک اپلکیشین هرگز کافی نخواهد بود.
اپلیکیشنهای یادگیری زبانهای خارجی برای سیستمهای نوشتاری و عبارات ساده بسیار مناسبند
عبارتِ «یادگیری زبان» به طرز گولزنندهای سادهانگارانه است. زبان یک مجموعهی عریض و طویل مجرد از کلمات و عبارات نیست، بلکه یک سیستم از اجزایی است که به طور پیچیدهای بهمپیوستهاند تا راهی را برای ارتباط ایجاد کنند. مجموعهی واژگان یک زبان شامل کلماتی جدا از هم است که فرد مسلط به آن زبان باید آنها را از بر کند و علم نحو (۷) و قواعد (۸) به او میگوید چطور کلمات را به درستی کنار هم بچیند تا یک جمله بسازد. بعد نوبت به سیستم نگارش میرسد، که با نمایش بصری کلمات و اصوات یک زبان امکان ساخت آنها را فراهم میکند (برای مثال سیستم نگارش زبان انگلیسی، شامل الفبای ۲۶ حرفی است).
اپلیکیشنهای یادگیری زبان برای زبانهایی مانند ژاپنی، روسی، یا کرهای که سیستم نگارشی بسیار متفاوتی دارند، ابزاری کارآمدند. دولینگو و ممرایز در آموزش خود از ترکیب فلشکارتها و تمرینات سادهی وصلکردنی بهره میبرند تا بتوانید علائم سیستم نگارشی جدید را تشخیص دهید، در حالی که بابل گامی فراتر میرود و توضیحاتی را دربارهی علائم و اصوات جدید در درون هر درس میگنجاند.
یادگیری کامل صداها و علائم در یک سیستم نگارشی جدید بعد از گذراندن پیوستهی درسها در طول چند هفته یا چند ماه شدنی خواهد بود. البته نمیتوانید هر واژهای را که قادر به خواندنش هستید بفهمید، اما از اینکه خودتان به تنهایی از صفر شروع میکردید نیز خیلی جلوتر خواهید بود. با این وجود این فقط بخشی از یادگیری یک زبان خارجی است. این موضوع مانند این است که الفبای زبان انگلیسی را بدانید و انتظار داشته باشید زبان فرانسه یا اسپانیایی را بفهمید صرفاً به این دلیل که آنها نیز از همین علائم نوشتاری استفاده میکنند.
این اپلیکیشنها در آموزش عبارات محاورهای که در سفر به کارتان میآیند نیز موفقتر عمل میکنند. خوب است در سفر به یک شهر در کشوری خارجیزبان عباراتی نظیر «دستشویی کجاست؟» یا «قیمتش چقدر است؟» را بدانیم. استفاده از کتابهای راهنمای زبانهای خارجی مانند انگلیسی در سفر برای از بر کردن یک سری عبارت به زبان خارجی راهی سریع و مزخرف است که صرفاً کارمان را راه بیاندازیم، اما این به معنی نیست که آن عبارات را واقعاً «یاد گرفتهایم»، چون فقط آنها را از بر کردهایم.
برای مثال عبارت ایتالیایی «?Dov’è il bagno» را در نظر بگیرید. این عبارت یعنی «دستشویی کجاست؟» با این حال اگر واقعاً ایتالیاییزبان نباشید، آیا میتوانید بگویید کدام قست این جمله به معنی «دستشویی» است؟ حالا اگر قرار باشد این جمله را تغییر دهید و بگویید «در کجاست؟» یا «هتل کجاست؟» تکلیف چه خواهد بود؟ اپلیکیشنهای یادگیری زبان نه فقط جملهی کامل را به شما یاد میدهند. بلکه آن را به اجزای سازندهش تجزیه میکنند و تعدادی عبارت جایگزین در اختیارتان میگذارند تا بفهمید دارید چه میگویید و بتوانید بسته به موقعیت عبارت را تغییر دهید. این مهارت به ویژه در سفر کردن خیلی به کارتان میآید.
اما از همهی اینها مهمتر این است که این اپلیکیشنها به خوبی به یادتان میآورند یادگیری یک زبان خارجی مثل یک شغل پارهوقت نیست. دولینگو نوتیفیکیشنهای سمجی دارد که وادارتان میکنند هر روز برگردید و اندکی از توجه خود را خرج پرندهی سبز دوستداشتنیِ این اپلیکیشن کنید. بدی این نوتیفیکیشنها این است که این تجربه برایتان به یک بازی تبدیل شود و از یادگیری غافل شوید. مثلاً خودِ من؛ روزهایی که خیلی سرم شلوغ بود صرفاً برای حفظ رکوردم که خیلی هم برایم اهمیت داشت درسهای سادهی ابتدایی را دوباره انجام میدادم. این موضوع درس مهم دیگری را یادتان میهد: اینکه دور زدن قوانین در یک پروژهی ارتقای شخصی به هیچ کسی لطمه نمیزند مگر به خودتان.
آنچه که اپلیکیشنهای یادگیری زبان نمیتوانند به شما آموزش دهند
اگر چه یادگرفتن یک سیستم نوشتاری جدید یا درک یک سری عبارت اولیه کار-راه-بنداز است، اما این فقط بخشی از تسلط به یک زبان خارجی محسوب میشود. وقتی میگوییم «تسلط» از مفهومی صحبت میکنیم که توضیحش سخت است، اما میتوانیم از «چارچوب اروپایی مشترک مرجع برای زبانها (۹)» (یا CEFR) استفاده کنیم که یکی از استانداردهای مورد توافق برای تخمین تسلط یک فرد به یک زبان است.
سطوح ششگانهی CEFR خیلی گسترده هستند و در جاهایی نیز همپوشانی دارند، اما در این بخش میخواهیم به طور (خیلی) مختصر ببینیم معنی هر کدام از این سطوح چیست.
- در سطح A1، زبانآموزان باید عبارات ابتدایی را درک کنند، بتوانند خودشان را معرفی کنند، و از دیگران سوالات شخصی ابتدایی بپرسند، و در صورتی که شخص مقابلشان به آرامی صحبت کند تعاملات ابتدایی را در یک مکالمه بفهمند. سطح A2 شامل درک اصطلاحات متداول، صحبت کردن از فعالیتهای روزانه، و توضیح جنبههای سادهی زندگی میشود. این دو سطح در مجموع مرحلهی مقدماتی یادگیری یک زبان را تشکیل میدهند.
- زبانآموزان در سطح B1 شروع به صحبت از موضوعات پیچیدهتر میکنند، چیزهایی مانند نظرات شخصی، آروزها و اهداف، یا رتق و فتق امور پیچیده در حین سفر. در سطح B2 انتظار میرود زبانآموز قادر باشد بدون واهمه با یک فرد خارجیزبان صحبت کند، و در زمینهی تخصصی خود به تبادل نظر فنی پیچیده بپردازد. این دو سطح مرحلهی استقلال زبانی را تشکیل میدهند.
- و در نهایت سطح C1 که فرد باید بتواند بسته به موقعیت در محیطهای اجتماعی، حرفهای، و آکادمیک با سایرین ارتباط برقرار کند، گسترهی متنوعی از موضوعات را درک کند، و معنای تلویحی هر چیز را تشخیص دهد. در سطح C2 از فرد انتظار میرود که بالاترین سطح محسوب میشود «عملاً هر آنچه میشنود یا میخواند را به سادگی درک کند»، و بتواند هر نوع اطلاعاتی را از هر منبعی خلاصه کند. این دو سطح در کنار هم مرحلهی تبحر در یک زبان را تشکیل میدهند.
اگر تا اینجا هنوز موضوع دستگیرتان نشده باید بگویم اپلیکیشنهای یادگیری زبانهای خارجی هرگز به تنهایی زبانآموز را به سطح C2 نمیرسانند و در واقع حتی به نزدیکیهای آن هم نمیرسید. هیچ درسی در این اپلیکیشنها نیست که مثلاً به شما یاد دهد چطور یک مکالمهی پیچیده دربارهی قوانین بانکداری یا فیزیک نجوم یا هر زمینهی تخصصی دیگری داشته باشید. از طرف دیگر اگر صرفاً به برنامهی درسی این اپلیکیشنها اتکا میکنید، هیچ ارتباطی با فرد دیگری نخواهید داشت. طبق تعریف این دو محدودیت شما را حتی از رسیدن به سطح B2 نیز باز میدارد.
بعضی از اپلیکیشنها برای تدریس قواعد هم مشکلاتی دارند. به عنوان یک مثال خیلی کوچک، «وند» (۱۰) ها در زبان ژاپنی اجزای اصلی جمله هستند و ارتباط واژهها با یکدیگر در جملهها را نشان میدهند. وندها را با همان علائمی نشان میدهند که برای نوشتن واژهها استفاده میشود – چیزی مثل «a» در زبان انگلیسی که هم یک حرف از الفبای انگلیسی است و هم به تنهایی یک واژه محسوب میشود مثل «a book». حالا این موضوع در زبان ژاپنی دردسرساز است چرا که در زبان ژاپنی هیچ فاصلهای میان واژهها و علائم قرار نمیدهند.
دولینگو اغلب وندهای جدید را بر سرتان هوار میکند، بدون آنکه توضیح زیادی دربارهی کارکرد آنها بدهد یا حتی بگوید که اینها وند هستند. ممرایز تا حدی بهتر عمل میکند، و درسهایی را دربارهی وندهای بخصوص و عملکرد قواعد دارد، اما درسهای اضافهی خارج از این اپلیکیشن، یک مدرس، و یا یک فرد بومیِ زبان که برخی از نکات ریز قواعد یک زبان را به شما توضیح دهد فکر خوبی است.
اپلیکیشنهای یادگیری زبانهای خارجی با بعضی از جنبههای ضمنی ارتباط در یک زبان نیز مشکل دارند. به زبان ژاپنی برگردیم؛ در این زبان سطوح متمایزی از رسمی بودن و محترمانه صحبت کردن وجود دارد که شکل یک واژه را بر اساس نوع رابطهی شما با مخاطبتان به شما تحمیل میکنند. برای مثال، یک جمله در قبال یک دوست و یک رئیس به دو شکل مختلف ادا میشود و دومی رسمیتر است.
افزون بر همهی اینها، زبان بدن و طرز ایستادن یا نشستن شما ممکن است معنای حرفتان را به میزان چشمگیری در نگاه مخاطب تغییر دهد، و اپلیکیشنهای یادگیری زبان به کل این مبحث را رها کردهاند. اگر چه هیچکدام از سطوح ۶ گانهی CEFR درک زبان بدن را ضروری ندانستهاند، تسلط به یک مکالمه بدون درک کلی از معنای ژستهای بدن، و اعمالی که بیادبی تلقی میشوند دشوار خواهد بود.
اما مهمترین موضوع این است که اپلیکیشنهای یادگیری زبان انسان نیستند. اگر چه این نکته واضح به نظر میرسد، نباید فراموش کنیم که تمام هدف ما از یادگیری یک زبان ارتباط با سایر انسانهاست. هر چه دلتان میخواهد واژه و جمله از بر کنید، اما مادامی که نتوانید با یک انسان دیگر مکالمه کنید، به آن زبان مسلط نخواهید شد. یا براساس راهنمای CEFR، حتی تا میانهی راه هم نخواهید رسید.
اگر فقط
همین دلیل آخر را ملاک قرار دهیم، یادگیری یک زبان با اپلیکیشنها باید تنها نقطهی
آغازین باشد و نه هدف. اگر موفق شدید تمام درخت مهارت دولینگو یا طرح درس ممرایز
را طی کنید، شاید وقت آن باشد که به یک کلاس درس واقعی وارد شوید، یا یک فرد بومی
را بیابید که با او تمرین کنید.
۱) Duolingo
۲) Memrise
۳) Babbel
۴) درخت مهارت در ابتدا توسط طراحان بازیهای رایانهای ابداع شد. برنامههای نوین آموزشی از این مفهوم در یادگیری بهره میبرند. به زبان ساده، مهارتهایی که قصد یادگیریشان را داریم پیشنیازهایی دارند و آن پیشنیازها نیز به نوبهی خود پیشنیازهای دیگری دارند. امروزه میتوان گفت که هر فرد درخت مهارت خود را داراست چرا که اصولاً تجربیات زیستی، آگاهی و دانش، و بسیاری خصوصیات تعیینکنندهی دیگر، از یک فرد به فرد دیگر متفاوتند، پس هر فرد برای یادگیری یک مهارت جدید ممکن پیشنیازهای منحصر به فرد خود را داشته باشد – م.
۵) comment thread
۶) غوطهوری یا immersion نوعی روش یادگیری زبان خارجی است و فرد با قرار گرفتن در موقعیتهایی که زبان مورد آموزش یا L2 در آنها مورد استفاده قرار میگیرد، به فراگیری میپردازد – م
۷) syntax
۸) grammar
۹) Common European Framework of Reference for Languages یا CEFR
۱۰) particles
این مقاله در تاریخ 4 مه 2019 در سایت رسمی نیویورک تایمز قرار گرفته است و در تاریخ 8 اسفند 1400 توسط اینگلیش رنچ انتخاب و به فارسی برگردانده شده است. کلیهی حقوق مربوط به ترجمهی این مقاله متعلق به انگلیش رنچ است و استفاده از این ترجمه منع حقوقی و اخلاقی دارد. برای خواندن مقاله به زبان انگلیسی اینجا را کلیک نمایید.